دو چشم بی سو

شعر - متن های عاشقانه

دو چشم بی سو

شعر - متن های عاشقانه

 

شبی شکست دل بی ریاوکوچک من

کسی نبود ببیند به جز عروسک من

کنار پنجره های مشبک وکهنه

در انتظار کمی آب بود پیچک من

ودستهام پر از هیچ ،آه پر از هیچ!

شبیه سهم خودم بود ،سهم قلک من

نمی شناخت بهارو پرنده را گرچه

بزرگ بود درخت حیاط کوچک من

همیشه باد می آمد و بچه ها...اما

همیشه روی زمین بود بادبادک من

افق هنوز نخوابیده تا بیای باز

وپرامید بگویی:بخواب کودک من

نظرات 5 + ارسال نظر
رومینا جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:08 ق.ظ http://ghalbeatash.blogfa.com

سلام محمد رضا جان
مرسی که منو از یاد نمی بری.
زیبا بود عکس و نوشته.
و ممنون که منو خبر کردی.
حتما بازم پیشم بیا.
موفق باشی و شاد.
یا علی
رومینا

[ بدون نام ] یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ب.ظ

سلام
به روزم![لبخند]

لیلا یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:49 ب.ظ http://lg13.persianblog.com

سلام
به روزم![لبخند]

لیلا سه‌شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:00 ب.ظ http://lg13.persianblog.com

سلام
ممنون که سر زدی
تا بعد

یه بچه شیطون پنج‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:02 ب.ظ http://www.tamrhendi2.myblog.ir

چه غمگین بود ...
تو علاقه مندیهاتون خوندم به شعر علاقه دارین منم خیلی دوس دارم اما شعرایی که بیشتر به آدم روحیه بده شما خیلی غمگین مینویسی...
خوشحال میشم بازم پیش من بیاین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد